خوش آمدی عشق من...

خوش آمدی.... نفسم....

تولدت مبارک عمر من

مبارک

مبارک

مبارک

نفس

نفس

زمانه رابخاطرت گذرکنم

تو

شوق

ماندن منی

در این دیار سخت و تار

بیا

بیا

که یاد تو

مرا بهانه می دهد

به ماندنی که ماندش

تو را بهانه می کند

من با تو بزرگ شدم

با تو هست شدم

شهابم ...

دو سه روزه یه خانومی برام فال قهوه گرفته

همش میگه تا 12 الی 26 روز دیگه عروس میشم

عروس تو

نمیدانم چکار کنم

از ذوق و بی قراری همش میرم نوشته های او خانومو میخوانم

بیقرارم

بیقراره زندگی با تو

یعنی میشه درست گفته باشه

یعنی میشه به این زودی عروس تو بشم

عروس شهاب بشم

تا همه بفهمن ماله منی

مرد منی

تو چقد پاکی خوش به حال من

همه چیه منه تحمل مکنی

باهام میسازی حتی وقتایی که حق با من نیست

هرچی فک مکنم زندگی دنیا خوشی عشق تمامه کائنات بدونه تو معنا ندارن

پاک و ساده

عزیزم ...

دوستت میدارم!

اصلا میدانی عشق چیست؟

من عاشق تو هستم...

عاشق چشمانی که اقیانوسی از آرامش را در خود دارند!

عاشق دستانی که خداوند،

نوازش را با الهام از آنها معنا کرده است!

و عاشق لبخندی که زیبایی را تمام وکمال به تصویر می کشد

دوستت می دارم!

اصلا میدانی عشق چیست؟

من عاشق تو هستم...

عاشق زمینی که بر روی آن خرامان خرامان راه می روی!

عاشق گناهی که ارتکابش با تو

می تواند زیباترین خاطره ی هر آدمیزاده ای باشد!!!

و عاشق نسیمی که عطر تو را با خود به همراه می آورد!

دوستت می دارم!

اصلا می دانی عشق چیست؟

من عاشق تو هستم...

عاشق قلبی که برای عاشقی در سینه ات می تپد!

عاشق محبتی که در کلامت موج می زند

و عاشق تصوری که از زندگی در ذهن امیدوارت داری!

دوستت می دارم!

اصلا چه لزومی دارد که بدانی عشق چیست؟

می خواهم به اندازه ای که تو باید عاشقم باشی هم دوستت داشته باشم!!!

بگذار فردا که خاک وخاکستر شدم

هر دلداده ای که شعر من را می خواند

زیر لب با خودش بگوید: او یک دیوانه بود!

مخوام بعضی از دل نوشته هامه که قبلا برات نوشتمه اینجا برات بذارم

***

سوم بهمن 91

امروز یه کار ضروری دارم و اون دوست داشتنه توئه...

دیروز هم همینطور بود

فردا هم همینطوره!

نفسم خوابید. دردش به عمرم... امروز لب تابمه خوب کرد. خانه ی داییش بود.خوشگله من... الان اگه بود میگفت من مردم به مرد که نمیگن خوشگل.چشم هر چی تو بگی مرد من. امروز اکرم وشکوفه آمدن اینجا قرار بود زهرام بیاد ولی مهران نذاشته بود من خیلی ناراحت شدم.

یکم ازفیلمه تولده برا اکرم اینا گذاشتم اکرم میگفت نفس خیلی قیافش مردانه وو خوشگل شده. خب خودمم میدانم.

امروز یکی دوتا شعره قشنگ براش فرستادم خیلی دوس داشت مخوام از این به بعد براش بیشتر بفرستم.کلی متن قشنگ از اینترنت براش گرفتم. مخوام به زندگیم یه سرو سامانه اساسی بدم مخوام براش بهترین باشم مخوام اونجوری که دوسش دارم به اندازه وو به بزرگیه عشقم براش خوب باشم ارزش عشقم خیلی بالاس مخوام فقط به چیزایی که از ته دل دوس دارم فک کنم. چشامه هم بذارم وقتم تو دنیا تمام شده. باید زندگی کنم برا نفسم برا خودم برا تمامه دل خوشیام.

با نفس بودنو شاد بودن، من فقط آرامش مخوام با نفس بودن مخوام.

زندگی مگه چقدره من همینقدرشه با اون مخوام محبت دیدم فقط از اون... آرام بودن نترسیدن حتی از مرگ با اون... عشق هر لحظه تو وجودم بودن... قشنگ بودنه حتی روزای تکراری با اون...

قشنگه نفس کشیدنم کنارش...

گاهی دلم یک مرد می خواهد

مردی که برای بوسیدنش

با کفش های پاشنه بلند هم به او نرسم

او سر خم کند برای رسیدن به لب های من

من روی نک انگشتانم بایستم برای رسیدن به لب های او...

در تو گم شده دنیای من نفسم.

خوابم نمیاد ولی دیر وقته باید برم تو جام.

****

****

هفتم بهمن 91

نفسم خوابش برده باز. ناراحت خوابید دردش به عمرم کاش قبل از اینکه خوابش میبرد یه جوری خوشحالش می کردم. از این ناراحت بود که انگار تو خانه بحث این بوده که برن تو خانه سازمانیا زندگی کنن اینم دوس نداره.همه کس...ببینم ناراحتی میمیرم. دلم خیلی هواته کرده نفسم.. خیلی ...خیلی ... خیلی.. بغض دارم خیلی وقته ندیدمت دلم انقد تنگه که نمیتانم.. نمیتانم نفسم...    تو که ماله منی ماله من...

گرمایی بوده ام همیشه

ولی...

بین خودمان بماند

سرمایی میشوم

وقتی پای آغوش تو در میان باشد...

بخواب نازنینم، به فرشته ها گفتم آرام بال بزنن که چشای نازت وا نشه از خواب. آرام بخواب نازنین من... نفسم.

****

دوازده تیر 92

هستی ام ، عشق من ، ای همه فکر من  با تو خوشبختم ای هستی ام عشق من..... اونی که واسه من همه دنیاس تو هستی تو هستی توهستی.....

عاشقتم بدون هیچ دلیل و بهانه ای شهابم... نفسم... چقد بهم آرامش می دی چه قد بودنت خوبه چه قد تو خوبی چه قد من خوبم که تورو دارم.....

شکرت خدایا....

*****

شهابه من

خدارو شکر که توئه دارم

نباشی مرجان میمیره

تو روزو روزگار من بی تو روزای شادی نیست...

دوس دارم باهم بریم لبه دریا دمه غروب دنبال هم بدوئیم جیغ بزنیم بخندیم

بلندم کنی و من از ته دل بخندم

آب بازی کنیم صدف جمع کنیم

مثله همیشه دسته هم دیگره بگیریم و خداره شکر کنیم

من ببینم که چقد آرامش داری

خدایا

خدای خوبم

من و شهاب ...

برات میمیرم

تو خیلی خوبی

خیلی زیاد دوسم داری

خیلی پشتمی

کاش بتانم همه ی محبتا وو عشقاته جبران کنم

نفسه من

دوس داری از باران برات بگم؟

دختر آیندمان

همینطور از آرش

من عاشقشانم حتی عاشق فک کردن بهشان

چقد وقتی بیان زندگیمان شیرینتر میشه

بازی و جیغ کشیدنشان خندیدنشان شلوغ کاریشان قهر کردناشان

دوس دارم خانه ره بذارن رو سرشان

باهم بریم پارک شهر بازی تفریح

وای خدا چقد شیرینن

شهاب دوس دارم همیشه بخندن مثله یه دوست باهامان راحت باشن

نفس مامانو بابا باشن

خدایا شکرت

بارانم

آرش مامان

بهترین بچه های دنیا میشن

خوشگل ترین

پاکترین

بارانم ...

خوشکلم ...

نی نی های من و بابا شهاب ...

خانواده ی شادو خوش ...

خدایا شکرت ...

با تو شادم

مثله یه پرنده وقتی که تو اوج دیگه بال نمیزنه

با تو تو بهشتم شهابم

شهابه من

اوج آرزوای من خوشبختی با توئه

کنار تو

با تو

چقد همه چی شیرینه

مخوام عروس تو باشم

لباس سفید بپوشم... تاج رو سرم

دامنه پفداره ساده

تو با اون کت شلوارو شکل ماهت بدویی دنبالم منم با خنده دامنمه بگیرمو بدوم

دامنمه بگیرمو بچرخم توام نگام کنی و ذوق کنی

کی من عروس تو میشم

خیلی نزدیکه می دانم

شهابم دوس دارم برات بنویسم...

از زندگی... از تو... از خوشبختی... از آرزوام... از همه ی لحظه های شیرینی که دارم آرزوهای شیرینی که دارم وو شاید خنده دار باشه

تویی که احساس کردن واقعیه به خاطر وجود تو تجربه کردم... چه تلخش چه شیرینش... همشه دوس دارم همه ی احساسایی که

تمامه وجودمه لرزاند

خنداندم به گریم انداخت

مخوام از خدایی بگم که تو تک تک لحظه هام بوده که شناختنش دل مخواد و ایمان

برای تو می نویسم چون دردا وو خوشیایی که تو راه تو چشیدم خدا وو زندگیه واقعیه بهم نشان داد

برای تو می نویسم چون انقد برام عزیزی وو

انقد ازت مهربانی دیدم که عاشق زندگی کردن شدم... هنوز خیلی راه مانده مخوام همشه با تو باشم مخوام شاد باشیم اونجوری

که خدا مخواد از زندگیمان لذت ببریم

نفس من برای تو می نویسم تا بفهمی چقد برام بزرگ وو با ارزشی

تو که هستی... تو که می خندی همه چی خوبه

امروز دیدمت... حست کردم...

چه روز خوبی بود خدای خوبم شکر...

تو بودی وو من وو هیچ مرزی...

انقد قشنگ حست کردم که وقتی برگشتم بغضه جای خالیت گلومه گرفت... آی میمیرم برات به همین راحتی... میمیرم برات...

آرامش بخش زندگیم ممنونم که هستی من عاشق بودنتم عاشق با تو بودن...

به خاطرت هر خطریه با جان می خرم برام هیچ می شن وقتی میبینمت... میام تو گرما سرما باران برف... میام تا باشی تا باشم

امروز گفتی اگه نتانم مثله حمید برات اولش همه چی فراهم کنم با سختیام میمانی... مگه نمی دانی نفسم بسته به خنده هات من بچه نیستم

عشق دارم مثله لیلی مثله فرهاد... من با همه چیزت می سازم من با توئه که هستم شهاب فقط تو...

امروز به پاهای ترک خوردت کرم زدم تو خواب بودی نگات کردم... معصوم وو پاک...

مزه ش هنوز تو دهنمه... صدات هنوز تو گوشم...

عشقم... همه ی وجودم... با تو بود که عشقه شناختم... با تو بود که دنیام عوض شد...

دوست دارم انقد زیاد که کسی باورش نمی شه...